Knowledge = life

هر تجربه شخصی می تواند بخشی از یک علمی را که هیچ آشنایی با آن ندارید را تغییر دهد.

Knowledge = life

هر تجربه شخصی می تواند بخشی از یک علمی را که هیچ آشنایی با آن ندارید را تغییر دهد.

زندگی در کنار انسان ها بزرگ ترین دانشگاه است.

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سال اول دوره ابتدایی» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

آموزش یکی از کارهای بسیار ضروری دنیای امروز بشری است، زیر به دلیل انباشته شدن اطلاعات ساختارمند و غیرساختارمند تصمیم‌گیری و مدیریت آینده را با چالش جدی همراه کرده است. هم ‌اکنون در دوره‌ای از تمدن بشری قرار داریم که هر کس و در هرجایی امکان تولید محتوا را با استفاده از معجزه قرن که همان اینترنت است را  دارد و آن را در کمتر از یک دقیقه در اختیار ساکنان دهکده جهانی قرار می‌دهد. در این میان تنها چیزی که تحول خاصی نداشته یا به عبارتی هیچ تغییر نداشته است رشد و نمو جانداری به نام انسان بوده است. از این نوع جاندار تعداد محدودی توانسته‌اند با استفاده از تجربیات انباشته اجداد خود بخشی از اسرار طبیعت را در راستای نیازهای خود کشف ودر راستای کسب سود و منفعت به کار گیرند. یکی از این سودها استفاده از ابزار نوین آموزشی  در راستای کاهش مدت زمان یادگیری در جوامع توسعه یافته یا عقلی شده می‌باشد.

اما جوامع در حال گذر رو به عقلی‌شده یا عقل‌گرایی (البته اگر کامل رشد یابد) مثل تمام داشته‌های ناقصشان، خود را هرکول تمام مسائل می‌دانند و دوست ندارد در هیچ زمینه خود را عقب مانده فرض کنند و از قافله تمدن جهانی دور افتاده نبینند، تلاش دارد با استفاده از ابزارهای فراوری شده جامعه توسعه‌یافته هویتی را برای خود دست و پا کند. به همین دلیل دائم در حال دگردیسی‌اند و نه دگرگونی، به طوری که در بخش آموزش ابتدایی خود برای آینده‌سازان این مرز و بوم با استفاده از فناوری‌های نوظهور به شدت در بلاتکلیفی و عدم توازن در کنار همیاران خود (والدین فرزندان) سعی دارند فارغ از مشکلات موجود و جو عاریه شده از استقرار یک ویروس فرازمینی به نام کرونا از دل نونهالان که تازه و به طور جدی با مبحث یادگیری آشنا می‌شوند، هاوکینگی را خارج کنند. از طرفی هم درکنار این ابزار نوین نظم ارسطویی می‌خواهند و از طرفی هم آسایش چاردیواری، اما نمی‌دانند که این هر دو مانند دو خط موازی هرگز همدیگر را قطع نخواهند کرد، اما بالاجبار می خواهند برشی قائم الزاویه را ایجاد کنند که البته اگر جناب فیثاغورس و خوارزمی هم بتوانند الگوریتم‌های مناسب آن را طراحی کنند باز هم نخواهند توانست طرحی نو دراندازند. این به دلیل عدم مسئولیت پذیری، عدم نگاه جامعه‌شناختی، عدم برنامه‌ریزی‌های برای بحران و عدم نگاه کلان به جامعه خود است. جامعه هدفی که الان اولین سال ورودشان به دوره‌های آموزشی منظم است، باید با دو تعارض  همراه باشند:

  1.  روشهای نوین آموزش وارداتی مثل تمام چیزی‌های که در اطرافمان است (فقط مونتاژی).
  2.  دیگری همیاران آموزش که خود در دهه‌های شصت و هفتاد آموزش دیده اند و با آموزش نوین بیگانه‌اند.

بهتر بود به جای اینکه مسئولان آموزشی شوک اطلاعاتی را به فرزندان این مرز و بوم وارد کنند، از آموزش‌های دهه شصت وهفتاد استفاده می‌کردند تا این همیاران بتوانند راحتر از اطلاعات آموزشی خود برای آموزش نونهالان خود استفاده کنند و همچنین کسانی که دسترسی به ابزارهای نوین آموزشی را ندارند باخیالی راحتر از آموزش عزیزان خود لذت ببرند.

 

  • مصطفی رستمی