انسان در کنار رشد جسمی خود دارای رشد عقلی نیز می باشد. رشد عقلی او از بدو تولد ابتدا با صدا اطرافیان در زمان پاسخ به گریه های او شروع می شود. طفل از دانش ابتدایی که به دست آورده است در مراحل بعدی زندگی هم استفاده می کند که در مراحل بعدی زندگی دیگر پاسخگو نیست؛ در این زمان تصمیم می گیرد خود به دنبال ارضاع حس کنجکاوی خود قدم بر می دارد. در این زمان با بعد جدیدی از زندگی با نام خطر ریکس آشنا می شود: مانند افتادن، درد، گاهی خراش یا زخم. این تجارب در زمان که می خواهد عملی را تکرار کند با واژه ای که مادر در آن موقعیت ها به زبان آروده است ترکیب شده و در ذهن کودک وجود دارند و وقتی کودک برای شروع اقدام می کند ابتدا با هر قدمی که بر می دارد مکثی دارد تا در صورت شنیدن واژه ها احتیاط های لازم را برای خود داشته باشد، حال اگر مورد مشابهی یافت با کمی تردید اقدام خواهد کرد یا به کلی از آن منصرف خواهد شد. اما اگر هیچ دانش قبلی در خاطره (ذهن) خود پیدا نکند براساس ذات کنجکاوش اقدام خواهد کرد. در این زمان مادر به علت مشغله در زمان ابتدایی هیج واکنشی نداده اما با دیدن امکان خطر واژه ای را بیان خواهد کرد، کودک به دلیل اینکه در ابتدا با روبرو نشده پاسخی نخواهد داد، اما اگر لحن یا رفتار تغییر کند اینجاست که واکنشی (علائم) متفاوت از مادر به خاطر آن عمل صادر شده که این را برای مراحل بعدی به خاطر خواهد سپرد، اما از هدف خود منصرف نخواهد شد. اینجا اگر مادر کمی با تجربه تر عمل کند و با علم به این که چیز جسم و زندگی کودک را تهدید نمی کند، اجاره تجربه جدید را به کودک دهد، کودک بعد از صعود از این آزمایش در آینده برای شروع تجربه بعدی حتما بر روی علائم که از طرف مادر صادر می شود، تامل بیشتری خواهد کرد.
- ۹۸/۰۸/۱۴